معامله‌گری (Trading) و سرمایه‌گذاری (Investing) دو روش متفاوت برای کسب سود هستند که کاربران در بازار استفاده می‌کنند. تفاوت اصلی بین این دو روش این است که کاربر چه مدت زمانی را برای کسب سود در نظر می‌گیرد. معامله‌گری، روشی است که در کوتاه‌مدت سود ایجاد می‌کند، درحالی‌که سرمایه‌گذاری، روشی است که سرمایه‌گذاران به‌دنبال کسب سود در میان‌مدت و بلندمدت هستند.

معامله در ارز دیجیتال به چه معناست؟

معامله یا ترید در ارز دیجیتال به معنای خرید و فروش توکن یا کوین در بازه زمانی کوتاهی است که می‌تواند ساعتی، روزانه، هفتگی یا هر بازه زمانی کوتاه‌مدت دیگری باشد. درنتیجه، معامله‌گران علاقه دارند نوسانات قیمت در بازه زمانی کوتاه، حتی اندازه یک ثانیه را در بازار دنبال کنند و در لحظه مناسب، معامله خود را انجام دهند.

اگر قیمت توکن یک پروژه، روند صعودی دارد، معامله‌گران توکن را خریداری می‌کنند و زمانی که شتاب روند صعودی کاسته شد، توکن‌ها را برای دریافت سود می‌فروشند. اگر قیمت توکن یک پروژه روند نزولی به خود بگیرد، معامله‌گران توکن‌های خود را می‌فروشند و در قیمت‌های پایین‌تر شروع به خرید می‌کنند. در نتیجه، از این تفاوت قیمت سود کسب می‌کنند.

معامله‌گران ارز دیجیتال توجهی به پتانسیل و آینده یک پروژه خاص ندارند. معامله‌گران معمولاً دارایی‌های خود را به مدت یک روز تا چند هفته یا چندماهه نگه می‌دارند. آن‌ها تنها به قیمت توکن پروژه توجه دارند و عوامل بنیادین پروژه را در نظر نمی‌گیرند؛ بنابراین، در معاملات ارز دیجیتال، احساسات حاکم بر بازار، عامل بسیار تأثیرگذاری است. اگر پروژه‌ای خاص اخیراً به محبوبیتی روزافزون دست پیدا کرده است، معامله‌گران جهت حرکت را به سمت بالا مشاهده می‌کنند.

چگونه احساسات حاکم بر بازار ارز دیجیتال را مدنظر قرار دهیم؟

معامله‌گران از روش‌های متفاوتی برای سنجش احساسات بازار استفاده می‌کنند. یکی از روش‌ها، پیگیری اخبار است. رخدادهای مهم و نظرات کارشناسان، همگی بر قیمت لحظه‌ای یک توکن تأثیر می‌گذارند. برای مثال، اخبار ادغام پروژه‌های ارز دیجیتال با پلتفرم‌های محبوب مانند پی پال (PayPal) و گیم‌اسپات (GameSpot)، قیمت توکن‌ها را به‌سرعت صعودی می‌کنند. به همین دلیل، معامله‌گران باید اخبار به‌روزرسانی‌ها و پیشرفت‌ها را به‌صورت لحظه‌ای دنبال کنند.

ازآنجایی‌که بازار ارز دیجیتال نسبت به بازارهای سنتی نوسان بیشتری دارد، معامله‌گران باید از جهش‌ها و سقوط‌های ناگهانی قیمت‌ها آگاه باشند. برای پرهیز از ضررهای سنگین و محرک‌های تصادفی قیمت، معامله‌گران باید حد ضرر و حد سود خود را در سطوح مناسبی قرار دهند.

سرمایه‌گذاری در ارز دیجیتال به چه معناست؟

سرمایه‌گذاری در ارز دیجیتال (که به عنوان هودِل کردن یا HODLing هم معروف است) به این معناست که توکن یا سکه‌ای را خریداری کنید و به مدت طولانی که معمولاً چندین سال می‌شود، نگه‌داری کنید. برخلاف معامله‌گران ارزهای دیجیتال، سرمایه‌گذاران روی نوسانات قیمت در کوتاه‌مدت تمرکز نمی‌کنند و معمولاً بازه‌های زمانی هفتگی، ماهانه و سالانه را دنبال می‌کنند.

سرمایه‌گذاران ارز دیجیتال معمولاً بر خرید مداوم در بازه‌های زمانی طولانی‌مدت تمرکز می‌کنند و به قیمت توکن پروژه و وضعیت بازار توجهی ندارند؛ بنابراین، سرمایه‌گذاری ارز دیجیتال مستلزم سرمایه‌گذارانی است که قبل از خرید نسبت به اصول بنیادی پروژه موردنظرشان آگاهی کامل داشته باشند. با آگاهی از اصول بنیادی پروژه، سرمایه‌گذاران می‌توانند پروژه‌هایی با پتانسیل خوب انتخاب کنند تا ارزش توکن پروژه در بلندمدت افزایش قابل‌توجهی داشته باشد.

اگرچه سرمایه‌گذاری در ارز دیجیتال به معنای خرید و نگه‌داری دارایی است، برخی از سرمایه‌گذاران سعی می‌کنند نقاط ورود و خروج مناسب برای سرمایه‌گذاری را انتخاب کنند. برای مثال، در هنگام کاهش قیمت، سرمایه‌گذاران سرمایه بیشتری خرج می‌کنند و موقعیت سرمایه‌گذاری بزرگ‌تری را برای خود فراهم می‌کنند. بااین‌وجود، سرمایه‌گذاران ارز دیجیتال، محافظه‌کارتر از معامله‌گران ارز دیجیتال این کار را انجام می‌دهند.

آشنایی با استراتژی‌های معامله‌گری و سرمایه‌گذاری

در بازارهای سنتی، چهار روش‌ رایج معاملاتی وجود دارد که عبارت‌اند از معامله‌گری فوری (Scalping)، معامله‌گری روزانه (Day Trading)، معامله‌گری نوسان‌گیری (Swing Trading) و معامله‌گری موقعیت‌گیری (Position Trading). این روش‌ها در بازار ارز دیجیتال هم کاربرد دارند.

۴ نوع استراتژی معاملاتی در ارز دیجیتال

  • معامله‌گری فوری یا اسکالپینگ، یکی از کوتاه‌مدت‌ترین روش‌های معاملاتی است که معامله‌گران در ثانیه یا چند دقیقه معامله خود را انجام می‌دهند. این گروه از معامله‌گران (اسکالپرها)، تعداد زیادی معامله انجام می‌دهند و از هرکدام سود جداگانه‌ای می‌گیرند. در این روش، معامله‌گر باید به‌دنبال بازارهای بزرگ با حجم معامله بالا و اسپرد (Spread) کم باشند. اسپرد، اختلاف قیمت خرید و فروش است.
  • معامله‌گری روزانه، یک روش معاملاتی است که معامله‌گران در طول یک روز معامله خود را انجام می‌دهند و به‌ندرت اتفاق می‌افتد که در پایان روز، معامله بازی داشته باشند. مانند اسکالپرها، معامله‌گران روزانه از معاملات متعدد و کوچک سود می‌برند. بااین‌حال، معامله‌گران روزانه فرصت بیشتری برای  بررسی نوسات قیمت با ابزارهای تکنیکال دارند.
  • معامله‌گری نوسان‌گیری یا سوئینگ، نوعی روش معاملاتی است که معامله‌گران چند روز تا چند هفته معامله خود را باز نگه می‌دارند. اکثر کاربرانی که تمام‌وقت درگیر معامله نیستند را می‌توان معامله‌گر سوئینگ در نظر گرفت.
  • معامله‌گری موقعیت‌گیری، یک روش معاملاتی بلندمدت است که آن را به یک روش معاملاتی منحصربه‌فرد تبدیل می‌کند. این معامله‌گران، نوسانات قیمتی در کوتاه‌مدت را در نظر نمی‌گیرند و تمایل دارند که بر معاملات در چندین هفته، ماه یا سال تمرکز کنند. اگرچه این معامله‌گران بسیار شبیه به سرمایه‌گذاران عمل می‌کنند، اما تفاوت اصلی اینجاست که آنها به‌دنبال نقاط ورود و خروج مناسب در یک بازار خاص هستند. آن‌ها نقطه پایان روند نزولی یک بازار خاص را برای نقطه ورود پیدا می‌کنند و نقطه خروج را در پایان روند صعودی مشخص می‌کنند. در مقابل، سرمایه‌گذاران صرفاً یک توکن را خریداری و نگه‌داری می‌کنند، درحالی‌که به قیمت آن توجهی ندارند.

انواع استراتژی سرمایه‌گذاری در ارز دیجیتال

سرمایه‌گذاری در ارز دیجیتال به نام هودِل (HODL) شناخته می‌شود. همان‌طور که قبلاً توضیح دادیم، سرمایه‌گذاران، توکن را بدون توجه به قیمت آن خریداری می‌کنند (توکنی که پتانسیل بالایی دارد) و آن را برای بلندمدت نگه می‌دارند. سرمایه‌گذاران همچنین ممکن است که از روش معاملاتی میانگین هزینه دلاری (DCA) استفاده کنند. آن‌ها سرمایه خود را به بخش‌های کوچک‌تری تقسیم می‌کنند و در زمان‌های مختلف اقدام به خرید می‌کنند. بدین ترتیب، سرمایه‌گذاران می‌توانند متوسط هزینه پرداخت شده به‌ازای هر توکن را محاسبه کنند و ریسک خرید و فروش ارز دیجیتال را کاهش دهند. از سوی دیگر، برخی از سرمایه‌گذاران به‌دنبال پروژه‌های آینده‌دار با ارزش بازار کوچک یا بزرگ هستند.

سرمایه‌گذاری روی پروژه‌های با ارزش بازار کوچک را سرمایه‌گذاری ارزش‌آفرین (Value Investing) و سرمایه‌گذاری روی پروژه‌های با ارزش بازار بزرگ را سرمایه‌گذاری رو به رشد (Growth Investing) می‌نامند. سرمایه‌گذاری ارزش‌آفرین روی پروژه‌هایی انجام می‌شود که دست‌کم گرفته‌شده‌اند، اما پتانسیل بالایی دارند، درحالی‌که سرمایه‌گذاری رو به رشد روی پروژه‌هایی انجام می‌شود که فضای بیشتری برای رشد دارند و نحوه ارزش‌گذاری آن‌ها اهمیتی ندارد.

تفاوت بین روش‌های معامله‌گری و سرمایه‌گذاری در اینجا به‌وضوح مشخص است. برای مثال، در روش معامله‌گری روزانه، معامله‌گران در پایان روز معاملات خود را می‌بندند، درحالی‌که سرمایه‌گذاران، دارایی خود را به مدت چندین سال نگه‌داری می‌کنند.

مقایسه ترید و سرمایه گذاری؛ کدام‌یک ریسک بیشتری دارد؟

برای این که بدانیم کدام روش به سود بهتری منجر می‌شود، توجه به ریسک‌ها، هزینه‌ها و سرمایه موردنیاز برای هر روش، ضروری است. معامله‌گران و سرمایه‌گذاران هرکدام ریسک‌های خاصی را می‌پذیرند، هزینه‌هایی که باید بپردازند یکسان نیست و سرمایه موردنیاز برای هرکدام بسیار متفاوت است. در ادامه به جزئیات می‌پردازیم:

  • تحمل ریسک: معامله‌گران تحمل ریسک بالاتری نسبت به سرمایه‌گذاران دارند. معامله‌گری را حدس و گمان‌هایی تشکیل می‌دهند که گاهی اوقات منطقی و گاهی اوقات احساسی است. برخی از معاملات مانند قمار می‌مانند. علاوه بر این، معامله‌گران توکن پروژه‌ها را بر اساس قیمت انتخاب می‌کنند، در نتیجه در یک زمان، تنها می‌توانند تعداد کمی پروژه را زیر نظر بگیرند؛ بنابراین، اغلب تنوعی وجود ندارد، لذا از ریسک بالاتری برخوردار است. در مقابل، تحمل ریسک سرمایه‌گذاران پایین است؛ چراکه سرمایه‌گذاران کم‌تر از معامله‌گران درگیر خرید و فروش هستند. اگر ارزش توکن در حال افزایش است، سرمایه‌گذاران می‌توانند دارایی خود را نگه دارند و معامله نکنند. با توجه به این‌که سرمایه‌گذاری در بازه‌ای بلندمدت انجام می‌شود، سرمایه‌گذاران می‌توانند پروژه‌های بیشتری را بررسی کنند و توکن‌های بیشتری را خریداری کنند. در نتیجه، سبد سرمایه‌گذاران دارای تنوع بسیار است. برای مثال، معامله‌گران روزانه تمایل دارند تحمل ریسک بالایی داشته باشند. آن‌ها روی یک سهام یا ارز دیجیتال خاص تمرکز و با اهرم‌های بالا روی نوسانات کوچک قیمت معامله می‌کنند. در مقابل، سرمایه‌گذاران به‌ندرت از اهرم‌ها استفاده می‌کنند، بنابراین کم‌تر هم در معرض ریسک اهرم قرار می‌گیرند.
  • کارمزد تراکنش و سرمایه مورد نیاز: معامله‌گران کارمزدهای تراکنش بیشتری می‌پردازند، چراکه معاملات بیشتری نسبت به سرمایه‌گذاران انجام می‌دهند. همچنین، معامله‌گران مقادیر قابل‌توجهی نقدینگی را معامله می‌کنند تا به سود چشمگیری دست پیدا کنند؛ یعنی، در مقایسه با سرمایه‌گذاران به سرمایه بیشتری نیاز دارند. از سوی دیگر، سرمایه‌گذاران به سرمایه اندکی نیاز دارند. آن‌ها به‌تدریج سرمایه خود را افزایش می‌دهند و در طول زمان، بازده بیشتری به دست می‌آورند.

مقایسه ترید و سرمایه گذاری؛ کدام‌ یک سود بیشتری دارد؟

ازنظر پتانسیل ایجاد سود، قطعاً معامله‌گری بهتر است، چراکه سودهای هنگفتی را همراه با خود دارد. بااین‌حال، یادگیری و تسلط بر معامله‌گری، امری چالش‌برانگیز است. اشتباهات محاسباتی اغلب اتفاق می‌افتند و اگر معامله‌گر مراقب نباشد، سود، جای خود را به ضررهای هنگفت می‌دهد. ازاین‌رو، معامله‌گران باید یک برنامه معاملاتی قوی و قابل‌اعتماد داشته باشند که زمان خرید و فروش را یادآوری کند. برای ساخت چنین برنامه معاملاتی، معامله‌گر باید زمان زیادی را صرف یادگیری ابزارهای تکنیکال کند تا بتواند بهتر تصمیم بگیرد. درصورت یادگیری کامل، معامله‌گران می‌توانند در مدت زمان کوتاهی، سودهای کلان به دست بیاورند.

در مقابل، سرمایه‌گذاری ساده‌تر است و برای اکثر مردم، گزینه مناسب‌تری تلقی می‌شود. اگرچه سود کم‌تری نسبت به معامله‌گری در میان است، اما استراتژی خرید و نگه‌داری، برای بسیاری از افراد جواب می‌دهد.

برای مثال، اگر معامله‌گران روزانه به‌طور پیوسته معامله ‌کنند، به دلیل اهرم‌هایی که استفاده می‌کنند، می‌توانند سود زیادی را کسب کنند. این سودها ممکن است از سود سرمایه‌گذارانی که سرمایه خود را برای مدت زیادی نگه‌داری می‌کنند، بیشتر باشد. معامله‌گران ممکن است هفته‌ای ۱۵ تا ۲۰ درصد سود داشته باشند، درحالی‌که سرمایه‌گذاران همین مقدار سود را در طی یک سال کسب می‌کنند. بااین‌حال، اکثر معامله‌گران روزانه بیشتر از کسب سود، ضرر می‌کنند. به همین دلیل است که معاملات روزانه را به نام معاملات زیان‌آور می‌شناسند.

نتیجه‌گیری

درنهایت، این کاربر است که تصمیم می‌گیرد از سرمایه خود چگونه استفاده کند. اگر کاربر، زمان و سرمایه کمی دارد، سرمایه‌گذاری، گزینه مناسبی برای او محسوب می‌شود؛ اما اگر کاربر زمان و سرمایه کافی دارد، می‌تواند معامله‌گری را انتخاب کند. کاربر ممکن است که از هر دو روش به‌طور هم‌زمان برای کسب سود استفاده کند. او در پروژه‌های آینده‌دار سرمایه‌گذاری می‌کند و در اوقات فراغت خود در پروژه‌های دیگر به معامله‌گری می‌پردازد. بااین‌وجود، کاربر باید درک کند که برای انجام معاملات سودآور نیاز به آموزش و برنامه معاملاتی قابل اطمینان دارد. در مقابل، برای سرمایه‌گذاری باید اصول بنیادی هر پروژه را بررسی کند تا اطمینان حاصل کند که وارد پروژه‌های مخرب نمی‌شود.